سالها با درد هجران ساختیم

هر روز یادت میوفتم ولی بعضی وقتا نارحت میشم بعضی وقتام خوشحال نارحت میشم چون پیشم نیستی نمیتونم در گوشت بگم دوست دارم نمیتونم ببوسمتو موهاتو نوازش کنم ... ولی خوشحال میشم چون میدونم بالاخره یه روزی به همه آرزو هامون میرسیم به همشون...
آهای عشق من میدونی اگه تو نباشی میمیرم ؟ .. میدونی وقتی یکی دو روز ازت خبر ندارم دیوونه میشم ؟ میدونی چقدر دوست دارم .. عاشقتم ؟ میدونی همه بهانم واسه اینکه هنوز دارم نفس میکشم تویی ؟ میدونی هیچ کس به اندازه تو بهم آرامش نمیده ؟
ولی نمیدونم کی میشه برا همیشه پیش هم باشیم برای همیشه ... تا اون روزی که زنده ایم
عشق من ... دوست دارم ... به اندازه تمام دنیا
نظرات 2 + ارسال نظر
حاجیه دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:09 ق.ظ http://hajieh.blogsky.com

سلام
بابا مرد جماعتو رمانتیک .... اسغفرالله ..

سهیک*** شنبه 9 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:50 ق.ظ http://www.tabar.blogsky.com

دوست گرامی با درود فراوان.......................***
سالهل با درد هجران سوختی
عاقبت شمع دلت افروختی........
برایتان آرزوی تندرستی و موفقیت و خوش وقتی دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد