چرا می خواهید ازدواج کنید؟

شاید اگر این سوال چند سال پیش کسی از من می پرسید یا یک جواب شعاری می دادم که خودم به اون اعتقادی نداشتم و یا مسائل حاشیه ای را عنوان می کردم...
جواب خیلی از سوالهای ما را گذشت زمان می دهد منظورم جوابی نیست که انسان از کتاب پیدا کند منظورم جوابی است که وقتی در تنهایی از خودت می پرسی است نه جوابی که جلوی جمع می گویی.....در جایی خواندم که نمی توان برای کودکان عشق را معنی کرد ولی من به این جمله اصلا اعتقادی ندارم شاید یک کودک نتواند عشق رابیان کند ولی انرا حس می کند ولی وقتی که ما بزرگ می شویم عشق را بیان می کنیم ولی خدا وکیلی چند نفر از ما عشق را حس کرده؟؟؟

اولین جوابهایی که افرادبه خصوص در ابتدای دوران جوانی  می دهند این است که هدف ازازدواج ارضا غریزه جنسی است بدون تعارف باید بگویم این جوابی است که خیلی از ما هم اول  به اون فکر می کردیم......ولی الان اینگونه فکر نمی کنم....واقعا چقدر از زمان یک زندگی خانوادگی در حول و حوش این مساله می گذرد...این جواب شاید برای شروع یک زندگی کافی باشد ولی نمی تواند برای ادامه ان کافی باشد....بعد از گذشت چند ماه از شروع یک زندگی سکس چیزی مثل نفس کشیدن و یا غذا خوردن می شودو به حاشیه رانده می شود...و فرد می ماندکه چرا خودش را اسیر کرده...و مدام این سوال در ذهنش ظاهر می شود چرا ادامه بدهد؟؟و بتدریج اختلاف بروز می کندو روابط خانوادگی رو به سردی می گذاردو ازدواج تنها مالکیت یک جسم بدون روح می شود

گاهی هم هدف از ازدواج فرار از مشکلات درون خانواده است مانند وجود یک پدر زن درون خانواده و یا مسایل دیگر.....به نوعی می توان گفت پاک کردن صورت مساله به جای حل کردن ان...ولی همواره در زندگی بعدی نیز سایه مشکلات قبلی همواره وجود خواهد داشت...و در اینجا منطق ازدواج این خواهد با هرکسی پیش امد ازدواج خواهم کرد...ازدواج در این حالت درست مثل یک بازی قمار می شود...

گاهی هم فقط به این دلیل ازدواج می کنیم چون همه ازدواج می کنند صغری و کبری و میترا و شهناز و ممد و اصغر ازدواج کردند ما جا موندیم...خلاصه منطق این ازدواج منطق جوجه اردک هست....چشم و گوش بسته حرکت پشت سر نفر بعدی یک دو یک دو یک دو یک دو...یکی هم نیست بگوید تو می خواهی زندگی کنی یا کبری و صغری خانوم....خلاصه وقتی هم زندگی خوبی نداشتی می شوی نقل محفل همون خاله زنکهایی که به خاطر انها ازدواج کردی 

خوب می خواهم قسمت دوم این مطلب با استفاده از حرفهای خود شما بنویسم...فکر می کنید برای چه چیزی باید ازدواج کرد؟؟ تو را جان اجدادبزرگوارتون جواب کتابی و ملا لغتی ندید چیزی که واقعا حس می کنید و یا تجربه کردید بگویید جوابی که توی خوشی و ناخوشی به کارتون بیاد و فقط مربوط به شما و طرف مقابلتون باشد نه اینکه مربوط به مامان بزرگ اقدس اینا و خاله بتول و خرده فرمایشات مهین و شهین و میترا باشد....خلاصه یک جواب ساده که خودتون هم در اعماق قلبتون به اون ایمان دارید....خوب من منتظر نظراتتون هست..
دوستدار شما رضا

 

نظرات 12 + ارسال نظر
وحید دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:00 ب.ظ http://khodaei.blogsky.com

سلام
بهت تبریک میگم.

K@HOo دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:16 ب.ظ http://kahoo-messenger.tk

سلام .
اختیار داری .وبلاگت جالبه . ادامه بده .
بهم سر بزن .
شاد باشی
============================
K@HOo

ساهیک دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:32 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

آقا رضادرود ..برایت بهترین آرزوها را دارم..داداش خیلی زیبا ییسندی ها....نامبروان.موفق باشی

ساهیک سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:54 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

بادرود.من برای تداوم نسل.ییداکردن یک همراه.وهم نفس.ورسیدم به همه این ها..

ساهیک سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:57 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

درود..ولی ازدواج در بهترین شرایط بازهم یک ماجراجوئی عاطفی ست.

بی آشیانه چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:44 ق.ظ http://eshghyahavas.blogsky.com

سلام رضا جان بازم بهم سر بزن...

بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com

احسان چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:52 ب.ظ

فقط رسیدن به عشق رضا جون

ساهیک چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:51 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

نصیحت! با کسی که حداقل به توافق ۴۰درصد رسیدید زندگی کنید..حتی جداازهم!

ساهیک پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:48 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

آقارضای گل درود امیدوارم هرچه زودتربهبودی حاصل گردد.عجله ای نیست .موفق باشی

ساده پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:22 ب.ظ http://sade.blogsky.com

چی بگم! حرفای من همونطور که اون بالا گفتی یه عالمه شعاره که خودم هم نمیدونم چی چیه!

پارکانت پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:45 ب.ظ http://www.parkanet.blogsky.com

مطلب خواندنی بود من اگه بخوام ازدواج کنم شاید دلیل اصلیش لینه که بخوام کاملا استقلال پیدا کنم دو اینه که زود تر به عشقم برسم ...........

فروغ دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:33 ب.ظ http://iranghazal.persianblog.com

سلام:
باید اعتراف کنم که حرفات در مورد ازدواج حقیقت محض هست .زندگی خون دل خوردن است اولش غم اخرش مردن است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد