تا از تو شعری بسازم تا از تو حدیثی از عشق برای گفتن این قلب بیمارم باز گو کنم هیچ کلامی هیچ حدیثی یا هیچ تصویری از تو مرا یارای نوشتن نمی کند.
چگونه می توان کسی را دوست داشته باشی در صورتی که هنوز او را ندیده ای ؟
دروسعت بی کران در یا ها نیز که باز جستجو کنم سایه ی مبهمی از تورا در دور دست ها می بینم اما باز مرا آرام نمی کند.
سعی می کنم افکار در هم ریخته ام را جمع کنم تا شاید با کلامت تصویری را بیابم که همنوایی کند اما باز نا امید بر می گردم هیچ .....هیچ......هیچ........
تنها کلمه ی باز مانده ی فکرم.
می خواهم که از این افکار بیرون بیایم دیگر به تو نیا ندپیشم اما صدای گرمت و خند های دلنشینت دوباره دلم را می فریبد و باز افکارم را به سوی تو جلب می نماید.
احساسی یا ندایی یا چیزی به من می گوید نگران نباشم او معصوم است پا ک است دلربا و دلنشین است بهترین است.
همه ی این جمله ها باعث می شود که علا قه دیدن به تو را در من بیشتر کند و من مشتا قانه روزی را دوست دارم که رو دروی هم قرار می گیریم.
و تو را آنوقت خواهم دیددر کو چه پس کوچه های شهر عا شقان شهر گل وبلبل من گلی را می ربایم که انگار دل سالهاست انتظار دیدار می کشید.
به دلم آگر رجو ع کنم می گوید دوستت دارد چون نهایت خوبی و پاکی در وجود توست .
شاید زمان دیدار است باید بروم باید رفت تا تشریفات لحظه ی موعود ورسیدن به تو را فراهم نمود.
به تو می گویم که من عاشقانه نه عارفانه نه ازاین باب سخن که بیرون آئیم از دل خالصانه دوستت دارم وامید دیدارت را لحظه شماری می کنم .
اما .....اما......
اما وسوسه ندیدنت مرا می رنجاند انگار بزرگترین اقبال زندگیم را می آزمایم و اگر چنین نشود نا امیدانه با ز لحظه ی دیداری را باید از سر بگیرم.
بدرود با نهایت عشق و به امید دیدارت ای دلربا.
رضاجان درود..برایت آرزوهای خوش خواستارم..من فکر می کنم برخی وقتها باید بدیگران مهلت تامل و انتخاب داد..من هیچ گاه فکرنمیکنم..دوستداشتنی هایم..حتما باید با دیگری خوانائی داشته باشد...موفق وشادخوارباشی.
سلام
من یک عمره کسی رو دوست دارم که هنوز عکسش رو هم ندیدم و حتی ارزومه یک عکس ازش داشته باشم
موفق باشی
آقا رضا بادرودفراوان لطفا یک بار دیگر آدرس را برایم بفرست من نتوانستم آنراپیدا کنم ممنون...منتظرم