کاش چشم نبود کاش دل نبود کاش وصل نبود یا کاش پشتش جدایی نبود کاش حسرت نبود کاش خاطره نبود کاش بغض نبود کاش اصلا عشق نبود.

کاش می فهمیدی بعضیها از رو دلشون عاشق میشن بعضیها از دو وجب پایین تر.

کاش می فهمیدی هیچ وقت نباید همه پلهای پشت سر رو خراب کرد.

کاش می فهمیدی نباید تو زندگی دنبال قهرمان گشت تا بهش تکیه کرد.باید دنبال شریک معتمد بود تا سختیهات رو باهاش قسمت کنی.

کاش می فهمیدی همیشه خودت باید تاوان اشتباهات خودت رو بدی نه قهرمان زندگیت.

 کاش می فهمیدی نباید بذاری هوس مزه های جدید کورت کنه.

کاش می فهمیدی نباید موقع پیش اومدن شرایط جدید واسه تصمیم گرفتن عجله کرد.

کاش می فهمیدی نباید به همه آدمهای پشت سرت به چشم دشمن نگاه کنی.

کاش می فهمیدی فروختن آدمها به اندازه فروخته شدن خودت واسشون دردآوره.

کاش می فهمیدی تاوان هر دلی که امید بدی و بعد بشکنی تا ابد زنجیره سر گردنت.

کاش می فهمیدی هوس بی افسار مثل باد بی خانمانت میکنه و دربدر.

 

کاش قبل از اینکه بیدارت کنن بیدار بشی.

کاش قبل از اینکه بزرگت کنن بزرگ بشی.

کاش قبل از اینکه آدمها خود واقعیشون رو نشون بدن بشناسیشون.

کاش قبل از اینکه سادگیت که انکارش می کنی کار دستت بده فهمیده بشی.

کاش قبل از اینکه اسب وحشی هوس زمینت بزنه رامش کنی.

 

کاش ثابت می کردی که می تونم مثل یک مرد پشت اعتماد به تو بایستم و کاش ثابت می کردم که می تونستم مرد زندگیت باشم و کاش به زرنگی و آدمشناسی تو اعتقاد نداشتم که حریفم رو دست کم بگیرم.

 

کاش می دونستی نباید به پیروزیهای کوچک اولیه سر میز قمار دل خوش کرد.میز قمار فقط برای باختنه.

کاش اینقدر برای زندگی کردن عجله نداشتی.

کاش نمکدون من رو نمی شکستی و لااقل یادگاری نگهش می داشتی و کاش میذاشتی لااقل تو ذهنم فرشته زیبای معصومم بمونی که ارزش داشت اجازه بده عاشقش بشم و عاشقش کنم.

کاش یه روز به یاد گذشته بیای اینجا و اینها رو بخونی و کاش حرفها و دلواپسیهای دل من واسه تو تمومی داشت و بازهم کاش...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد